گزارش سفر استقرار در طبیعت دوره 55 اکوتوریسم
خانه / سفرهای آموزشی راهنمایان گردشگری / سفرهای دوره راهنمایان اکوتوریسم / گزارش سفر استقرار در طبیعت دوره 55 اکوتوریسم

گزارش سفر استقرار در طبیعت دوره 55 اکوتوریسم

 استقرار در طبیعت

اطلاعات برنامه

- موضوع درس: سفر درس استقرار در طبیعت
- برگزار کننده: موسسه آموزش و تحقیقات جهانگردی طبیعت
- استاد: آقای محمود سخت باز
- همراهان ما در سفر از طرف موسسه: آقایان محسن مومنی و علیرضا تراکمه
- کاپیتان اتوبوس: آقای قمی
- دوره: 55 راهنمایان اکوتوریسم
- تعداد اعضا مسافرین: 24 نفر
- مقصد سفر: حاشیه پارک ملی کویر- کویر مکرش
- نزدیک ترین روستا: ورامین- روستای قلعه بلند
- ساعت و محل قرار: 05:45 صبح- یوسف آباد- میدان فرهنگ کنار دکه روزنامه فروشی
- مسیر دسترسی: اتوبان امام علی- خروجی ورامین- امین آباد- عبور از کمربندی قرچک- ورامین- پیشوا- روستای قلعه بلند- عبور از زیر گذر اتوبان حرم تا حرم ( قم-گرمسار)
- تاریخ سفر: 03 و 04 آذر 1401
- هزینه سفر: 750,000 تومان
- اسکان: در چادر
- اعضا تیم اجرایی: محبوبه صحتی- مریم داراب- مژده لندرانی- کریم کمانگر
- اعضا تیم تولیدمحتوا: الهه هرمزی- زهرا سعیدی- عبدالرضا ولدخانی

لوازم ضرروری سفر

- چادر و زیرانداز چادر
- کیسه خواب
- پوشاک گرم
- کفش ساق‌دار
- کتاب اطلس راه‌های ایران
- کاغذ و مداد
- کیف بقا
- 5 وعده غذایی و آب
- کوله مناسب
- لوازم شخصی
- صندلی و ...
* قطب‌نما از طرف موسسه طبیعت در اختیار کارآموزان قرار داده می‌شود.

این برنامه 1.5 روزه و به صورت کمپ در دل کویر  

درباره سفر

این برنامه 1.5 روزه و به صورت کمپ در دل کویر برای راهنمایان دوره طبیعت‌گردی تعریف شده و مربوط به درس استقرار در طبیعت (صحرا) است. استاد محمود سخت‌باز قبل از سفر طی دو جلسه و در مجموع 6 ساعت، موضوعات تئوری از قبیل: جهت یابی در طبیعت و کار با قطب‌نما، عناصر حیاتی برای بقا، برپایی آتش، استقرار چادر در شرایط بارانی و ... را آموزش دادند.

معرفی پارک ملی کویر–کویر مکرش

آفریقای کوچک: این پارک ملی با مساحتی حدوداً 670,000 هکتار وسعت در 3 استان تهران، سمنان و قم قرار دارد که 420,000 هکتار آن متعلق به پارک ملی کویر و 250,000 هکتار از آن منطقه حفاظت شده است. خشکسالی، شکار و مانورهای نظامی مدام این منطقه را تهدید می‌کند. در این منطقه هیچ سازه انسانی و پروانه چرای دام وجود ندارد .
از تنوع جانوری آن می‌توان به وجود یوزپلنگ آسیایی، پلنگ ایرانی، کفتار راه راه، گربه شنی، روباه قرمز، روباه شنی، جیبر، کل و بز، قوچ و میش، شغال، سیاه گوش و برخی خزندگان اشاره کرد.
به لحاظ پوشش گیاهی هم گیاهان خشکی‌پسند و شورپسند و یا خاردار هستند مانند: درمنه، بادام کوهی، شیرخشت، کاروان کش، گز، گرگ تیغ، نی، تاغ و ... .
پرندگانی چون: شاهین، کبک، تیهو، زاغ بور، گنجشک، عقاب طلایی، بحری و دلیجه، غاز، مرغابی، فلامینگو، چکاوک، پرستو، هوبره، سهره و ... هستند.
از آبشخورهای این منطقه می‌توان به چشمه سفیدآبدر نزدیکی محیط‌بانی سفید آب، چشمه آبشار نمکی در نزدیکی ملک‌آباد و چشمه سیاه کوه در نزدیکی محیط بانی سیاهکوه اشاره کرد.

شرح سفر

آغاز راه
- همسفران ما از ساعت 05:30 الی 05:50 طبق زمان و مکان مقدر شده حضور داشتند و کوله‌ها را در اتوبوس چیده و در جای خود نشستند .رأس ساعت 06:00 اتوبوس ما به سمت جاده ورامین حرکت کرد .دهانمان را با با پذیرایی مریم داراب، شیرین کردیم و در راه به تماشای طلوع صبح نشستیم . سپس استاد محمود سخت‌باز پس از سلام و آرزوی موفقیت و سلامتی برای همه مسافران، آقای علیرضا تراکمه را به عنوان سرپرست برنامه معرفی کردند. ایشان از دانش آموختگان دوره‌های پیشین موسسه بودند .همچنین آقایان محسن مومنی و قمی هم معرفی شدند. در ادامه استاد سخت‌باز درباره مسیر، محل توقف و وجود آب انبار صحبت کردند که یکی از مهمترین آثار به جای مانده از اواخر دوران قاجار بود و در تأمین آب اهالی منطقه در گذشته‌های پر رونق روستا نقش مهمی داشت .
پس ازحدود 1.5 ساعت به روستای قلعه بلند رسیدیم. این روستا بافت سنتی و مذهبی خود را حفظ کرده بود . همسفران از مغازه کوچکی در روستا که فروشنده مسن خوش برخورد و شاگردی داشت، خرید کردند. تیم اجرایی و سایرین خرید نان و آب معدنی و ... را برای کمک به اقتصاد محلی و گردشگری پایدار در روستا انجام دادند و این توقف، آخرین محل برای خرید و استفاده از سرویس بهداشتی بود .
در این بین یکی از همسفران ما به نام علیرضا وهاب‌زاده (کارشناس محیط زیست) از اهمیت کاشت درختان بومی در منطقه، همچنین مضررات کاشت درخت اکالیپتوس و سودمندی کاشت زیتون تلخ که مناسب خاک ایران است گفت. در 30 دقیقه باقی‌مانده تا محل کمپ، سختی‌های زیادی در عبور اتوبوس ما دیده می‌شد چرا که در بخش هایی از مسیر، خاک فرورفته و آقای مومنی و دیگر همسفران گروه با گذاشتن چوب در گودی به ادامه راه اتوبوس کمک کردند .
منطقه پر ازگیاهان تاغ (Haloxylon) بودکه با نظم زیادی کاشته شده بود تا جایگزین بیولوژیکی مالچ پاشی و متناسب با جغرافیای منطقه باشد. این گیاهان به طور طبیعی جلوی پخش شدن شن و خاک را به دیگر نقاط می‌گرفتند و راه حل مناسبی برای طرح بیابان زدایی بودند. هنگام نزدیک شدن پاسگاه محیط‌بانی، استاد سخت‌باز گفتند برای نیروی محیط‌بانی هدیه‌ای مانند شیرینی برده و هیچگاه پول پرداخت نکنیم و این مهم یکی از نکاتی بود که تنها در سفرها می‌توان از بزرگان این عرصه آموخت.
مقصد
- حدود ساعت 09:00 صبح با هوایی که خنک احساس می‌شد به محل کمپرسیدیم .
استاد سخت‌باز دو نفر را مسئول مامور کندن زمین و برپایی آتش کردند (محمدحسین شیخ بهایی و علیرضا وهاب‌زاده). لحظات خوشی به روشن کردن آتش، برپایی چادرها، نوشیدن چای (با زحمت کریم کمانگر) و صبحانه دورهم صرف شد. آقای مومنی و برخی دیگر هم به برپایی سایه‌بان صحرایی کمک کردند. چادرها دورتادور محوطه‌ای که استاد تعیین کردند استقرار یافت.
یادگیری
-ابتدا استاد سخت‌باز افراد را به 4 گروه 6 نفری تقسیم کردند و به هر گروه یک قطب‌نمای آمریکایی به علاوه توصیه‌های لازم از قبیل برداشتن کیت بقا و ... گفته شد؛ سپس موضوعات درسی آغاز شد: کار با قطب نما، تخمین مسافت با انگشتان دست، انواع جهت‌یابی در صورت نداشتن قطب نما، کمک گرفتن از اجرام آسمانی برای جهت‌یابی، کمک گرفتن از کیف بقا و ... .

بخش آموزشی سفر 

حیات اطراف ما
-هر زمان که امکانش بود، استاد از پوشش گیاهی و تنوع جانوری منطقه برای ما می‌گفتند. ما گیاه شور را مزه کردیم و پرواز سارگپه بر فراز آسمان را به تماشا نشستیم. ازحفرات کنار تاغ و لانه مار و موش تا موریانه‌های اطراف آن و خاکی که سله بسته بود همگی افسون کویر مرکزی ایران، این جهانی در یک مرز بود .
نیمروز
-بین حدودا ساعت 13:00 الی 15:00 استراحتی داده شد و با توجه به گرم شدن هوا وخستگی همسفران ساعاتی خوش در کنار یکدیگر گذشت. در کلاس عصر آموزش گام‌برداری داشتیم که به نوبت مسیری که استاد طی کردند را قدم زدیم تا بدانیم هر چند قدم ما مسافتی به طول 50 متر می‌شود تا در آموزش بعدی بتوانیم پیش برویم.
کار عملی در شب
-هوا تقریبا گرگ و میش غروب بود و ما بصورت گروهی باید طبق نقشه‌ای که استاد طراحی کرده بودند، پیش رفته و قطعات چوبی را با نوشتن اطلاعات نقطه مشخص شده در محل گذاشته و مسافت و درجه نقشه، نقطه بعدی مرحله به مرحله تابلو نصب می‌کردیم (کار با قطب نما و طی مسافت). اجازه روشن کردن هیچ منبع نوری را نداشتیم و این تجربه نابی بود از فرآیند آموزش ما و تکیه بر غریزه و استفاده از تجهیزاتی که آموزش دیده بودیم.
نقطه پایان
-رسیدن به نقطه پایانی و برگشت به نقطه مبدأ در دل تاریکی شب باعث شد تا افراد گروه بیشتر به هم اعتماد کنند و با هم همراه شوند. جالب اینکه باطلوع ستارگان صورت‌های فلکی و شگفتی‌های آسمان شب، گاهاً قدم‌ها را فراموش کرده و محو لذت بردن از سکوت شب و نور ستارگان درخشان کویر می‌شدیم. رسیدن به مبدأ، نقطه عطف سفر بود. چند صد متر تقریبا بدون روشنایی، دیدن چهره استاد با لبخند و دعوت ایشان به چای جایزه ما بود. استاد با کمک لیزر چند صورت فلکی مانند جبار، ذات الکرسی، همچنین ستاره شمال و ... را به ما نشان دادند. چشمان ما به تاریکی عادت کرده بود و بدون نور هدلمپ هم ستارگان کهکشان‌مان را به خوبی می‌دیدیم.

شب نشینی در سفر

شب نشینی
-صندلی‌هایمان را بعد رسیدن گروه آخر دور هیمه‌های سوزان چیدیم و از خاطرات استاد و آقای تراکمه بهره بردیم. بازار شام و تنقلات و گپ‌وگفت چنان داغ بود که متوجه نبودیم ساعت‌ها چگونه گذشتند و باید برای خواب به چادرهایمان برمی‌گشتیم.
به وقت خاموشی
-ساعت 23:00 شب بود و تمام شب من و همسفرم در چادر از سرما نخوابیدیم. آرزو می‌کردیم خیلی زود صبح شود و ستاره گرم و تابان منظومه خودمان طلوع کند. یکی از دوستانمان شب را نتوانست در چادر بماند و در اتوبوس خوابید. صبح فهمیدیم دوستان دیگری هم سرمای شدیدی احساس کرده بودند.
آدینه دلچسب کویر
-06:00 بامداد بود و املت در حال آماده شدن (شیرین گل‌مولا، لیلی نداف و محمدموسی قناد‌زاده)، بخار از قوری بلند بود و خبر از چای دم کشیده می‌داد. صندلی‌ها را چیدیم و اندک اندک جمع صبحانه خوران می‌رسیدند.
چالش و آموزش
-ساعت 08:00 صبح به دستور استاد، سه تن از دوستانمان در فاصله‌ای دور حدود1 KM روی کوهی ایستادند و با آینه علامت می‌دادند تا ما با فاصله و تفاوت علامت دادن در شب و روز آشنا شویم. کار گروهی آغاز شد و این بار مسیر بین گروه‌ها جابه‌جا شد و باید انحراف درجه و مسافت تابلوهای دوستانمان را با نوشته‌های شب قبل خود مقایسه می‌کردیم که خود این داستان باعث ایجاد رقابت و دفاع از مسیرهای طی شده هر گروه در شب گذشته و یادداشت‌ها می‌شد. نزدیک ظهر آزمون کتبی داشتیم.

امتحان کتبی استقرار  

ضد استقرار
-خورشید نیمروز در آسمان می‌درخشید و ما یک ساعت برای جمع‌آوری چادرها و زباله‌ها و نگذاشتن اثری در طبیعت، زمان داشتیم. زمان خداحافظی با تمام قدم‌هایمان در این کویر بود، باسکوت، آتش، خاک، آسمان ...
13:00 ظهر
-در راه برگشت از آسیاب بادی (پمپ آب بادی) دیدن کردیم که برای حیات وحش به عنوان آبشخور استفاده می‌شد و  آبی لب شور داشت. به دلیل برهم زدن آرامش حیات وحش و انتقال آلودگی انسانی به آنان، هیچ کس اجازه استفاده از این آب و کمپ زدن در این محل را ندارد. همچنین دیدن این مکان به مجوز سازمان محیط زیست احتیاج دارد.
بازگشت
-و در نهایت همگی حدود ساعت 15:00 بعد از ظهر در مبدأ حرکت (میدان فرهنگ تهران) به سلامت رسیدیم. ما آدم‌های خوشبختی بودیم که زمانی را در بهترین نقطه این کره خاکی یعنی سرزمین مادری‌مان سپری می‌کردیم . افسوس که خاک ما با کم لطفی‌ها و بی‌تفاوتی‌ها رو‌به‌روست و این سرزمین که وجب به وجبش از آن ماست، هر روز شاهد ناملایمات‌هاست. به امید پرودگار بزرگ ما که قدم در راه شناخت این وطن گذاشته‌ایم بتوانیم قدمی هر چند کوچک برای نگاه داشت این مرز و بوم برداریم.

نگارنده گزارش: الهه هرمزی



برچسب ها


ارسال پیام


کد بالا را در کادر وارد نمایید :